نویسنده: محمد کریمی (تحلیلگر ورزشی)
دوشنبه ۱۷ ژوئن ۱۹۵۰، جام جهانی، ورزشگاه ماراکانا. بیش از ۱۶۰ هزار نفر خودشان را برای جشنی بزرگ آماده میکردند. پیش از برگزاری دور نهایی که بهصورت گروهی برگزار میشد، بخت برزیل برای قهرمانی، تفاوت فاحشی با دیگر تیمها داشت. سرنوشت قهرمان به بازی آخر کشیده شد، جایی که برزیل باید به مصاف اروگوئه میرفت.
شهردار ریودوژانیرو قبل از بازی اعلام کرد: برزیلیها! شما تا لحظاتی دیگر قهرمان خواهید شد. هیچ رقیبی در این کره خاکی رقیب شما نخواهد بود. بازی شروع شد. در دقیقه ۴۷، فریاکا برزیل را پیش انداخت و ورزشگاه ماراکانا غرق آتشبازی شد. ۲۰ دقیقه بعد شیافینو کار را ۱-۱ کرد.
دقیقه ۷۹، جیجیا غمانگیزترین لحظۀ میلیونها برزیلی را رقم زد. او با دروازهبان سیاهبخت برزیل، باربوسا تکبهتک شد و توپ را به گوشۀ دروازه برزیل فرستاد. توپی که چیزی کم از بمب اتم نداشت و هیروشیمایی دیگر ساخت.
بازیکنان برزیل در چند دقیقه از قهرمانان ملی تبدیل به رسوایان شدند اما برای یک نفر اوضاع بسیار سختتر پیش رفت. باربوسا، دروازهبان برزیل بهخاطر گلی که دریافت کرده بود تا آخر عمرش با سرزنش و توهین مواجه بود. او در مصاحبهای عنوان کرد: "بدترین مجازات در برزیل چقدر است؟ سی سال حبس؟ سی سال برای یک مجرم کافی است ولی من ۴۳ سال مجازات شدم! ۱۳ سال بیشتر."
غم و اندوه شهر را فراگرفته بود و تمام انگشتها به سمت باربوسا نشانه رفته بود. باربوسا میگفت: "بدترین لحظۀ زندگی من بیست سال بعد در یک فروشگاه بود. جایی که یک خانم من را به پسرش نشان داد و گفت: این همان کسی است که کل برزیل را به گریه انداخت."
باربوسا سالهای طولانی مورد نفرین مردم قرار میگرفت حتی کسانی که آن فینال سیاه را ندیده بودند. او سرانجام در سال ۲۰۰۰ و در فقر و تنهایی و در ۷۹ سالگی برای بار دوم مُرد. بدون این که برای روزنامهای و مسئولی و شاید حتی انسانی مهم باشد!