اگر فوتبال را به نمایش تشبیه کنیم، مرحوم ناصر حجازی ستارهای بود که صحنه نمایش را تماماً به خویش اختصاص داد. حجازی در سال 1343 فوتبالش را از باشگاه نادر تهران آغاز کرد و به مدت پنج سال با پیراهن این تیم به میدان رفت. درخشش حجازی در باشگاه نادر، راه او را به تیم ملی جوانان و سپس بزرگسالان باز کرد و در نهایت باعث شد که باشگاه تاج (استقلال) در سال 1348 برای خرید او وارد عمل شود.
آغاز کار ناصر حجازی در تاج، نهتنها او را به اسطوره این باشگاه تبدیل کرد بلکه عصر طلایی این تیم را نیز رقم زد. درخشش حجازی جوان در دهه 1350، تاج را بهعنوان قهرمانی لیگ تختجمشید و جام باشگاههای آسیا رساند. او طی همین سالها به یکی از ارکان کلیدی تیم ملی ایران نیز تبدیل شد و به همراه ایران قهرمانی جام ملتهای آسیا 1972 و 1976 و همچنین قهرمانی در بازیهای آسیایی 1974 را جشن گرفت. او سال 1354 از تاج جدا شد و به باشگاه شهباز تهران پیوست، باشگاهی که پس از انقلاب سال 1357 منحل شد.
بزرگترین چالش حجازی زمانی آغاز شد که دروازهبان افسانهای فوتبال ایران، توجه باشگاه بزرگ منچستر یونایتد را جلب کرد. فرصتی که میتوانست چهره او را بینالمللی نموده و تاریخ فوتبال ایران در سطح جهان را بازنویسی کند اما پس از تغییرات بزرگ اجتماعی و مدیریتی که با انقلاب سال 1357 در ایران ایجاد شد، این فرصت به حسرتی ابدی تبدیل گردید. درنهایت حجازی با قلبی آکنده از آرزوهای نافرجام به ایران بازگشت و تصمیم گرفت فوتبالش را در استقلال ادامه دهد.
مسیر نقل و انتقالاتی مرحوم ناصر حجازی
حجازی از سال 1359 تا 1365 پیراهن استقلال را بر تن کرد و سپس تصمیم گرفت اولین تجربه خویش را در باشگاه محمدان بنگلادش تجربه کند. تجربهای که در آخرین سال فوتبال حجازی رقم خورد و اسطوره فوتبال ایران در سال 1366 برای همیشه کفشهایش را آویخت. داستان ناصر حجازی تنها روایت زندگی یک فوتبالیست نیست بلکه این اسطوره بیتکرار، الگویی برای امید، استقامت و پایداری بود. مسیر پرفرازونشیب زندگی مرحوم حجازی، بار دیگر این نکته را یادآور میشود که قهرمانان واقعی، کسانی هستند که حتی در روزهای سخت، چراغ امید را خاموش نمیکنند.