دوری حمید استیلی از فوتبال طولانی نخواهد بود و او به زودی با یک پروژه تازه باردیگر در فوتبال ایران حضور پیدا خواهد کرد.
حمید استیلی در دوران مربیگری هم مثل بازیگریاش ، مرد استقامت است. او در زمانی که بازی میکرد از دقیقه یک ، برنامه دشوار جنگ در میانه زمین و حضور در دفاع و حمله را اجرا میکرد و هرچه از زمان بازی میگذشت برگ برنده او که استقامتش بود بیشتر به کارش میآمد. او یک هافبک دفاعی جنگجو و درگیر بود و به همان اندازه که به بازیکنان حریف ضربه میزد ضربه هم میخورد اما ادامه می داد تا جایی که مثل پایان بازی ایران و استرالیا از فرط خستگی همان وسط میدان بایستد و اشک بریزد. البته که ای کاش استیلی در مربگیری هم به اندازه دوران پرافتخار بازیاش موفق بود، نه او که هرکدام از چهرههای مطرح فوتبالی اگر در مربیگری هم موفق شوند قطعا به نفع فوتبال است.
با این حال او در دوران مربیگریاش هم اشتباه کرده و هم بدشانس بوده است. استیلی در دوران مربیگری مسیری رویایی داشت؛ دستیاری مربیانی مثل علی پروین، آری هان، دنیزلی آن هم بلافاصله بعد از کنار گذاشتن فوتبال اتفاقی خوب بود اما در حالی که مدارک مربیگریاش را هم گرفته و میتوانست سرمربی این تیم شود خودش دو دستی نیمکت را تقدیم قطبی کرد. شاید استیلی در آن زمان اعتماد به نفس اینکه بخواهد اولین تجربه سرمربیگریاش با پرسپولیس باشد را نداشت و خواست به خودش یک فرصت دیگر بدهد اما همین تصمیم شاید اصولا بیش از همه به آینده مربیگری استیلی ضربه زد.
با تمام این تفسیر استیلی بعد از پرسپولیس با استیل آذین تیم خوبی در اختیار داشت و به مقام پنجم لیگ برتر رسید ، مقامی که این تیم هرگز به آن نتوانست نزدیک شود. انتخاب شاهین بوشهر و فوت برادرش اما در فصل بعد، سال خوبی را برایش رقم نزد تا اینکه دوباره به پرسپولیس برگشت. در پرسپولیس او بدشانس بود چرا که از همان بازی اول در ورزشگاه آزادی برخی تماشاگران علیه او موضع گرفتند. یا دربیهایی که در آنها شکست خورد نیز میتوانست برایش طور دیگری رقم بخورد و البته پایان کارش در این تیم رقم خورد.
استیلی در راه آهن شاید خوب نتیجه نگرفت اما در تیمی که ماهیتش بازیکن سازی بود توانست بازیکنان بسیار خوبی از جمله برادران محمدی (میلاد و مهرداد) را به فوتبال ایران معرفی کند. انتخاب ملوان اما بازهم میتوانست یک اشتباه استراتژیک برای کسی باشد که کارنامهاش نیاز به نتایج مثبت داشت. ملوان در این سالها مشکلات عدیده ای دارد و کمتر مربی غیربومی توانسته است در آن موفقیت برسد.
هافبک دونده و خستگی ناپذیر و یا به قول بهرام شفیع بازیکنی که دو تا شش داشت، در مربیگریام هم اما با وجود این چالشها ادامه داد. در حالی که برخی از هم تیمیهایش در تیم ملی بعد ازچند شکست در مربیگری خیلی زود به عرصههای دیگر مثل مدیریت رفتند استیلی با وجود آنکه درخواستهایی برای حضورش در این عرصه بود تمام تلاشش را کرد تا در قلمرو فنی باقی بماند.
او ابتدا مدیرفنی تیم امید بود و بعد از فعل و انفعالات روی نیمکت در رقابتهای مرحله نهایی زیر23 سال قهرمانی آسیا نشست. تیمی که با بدشانسی نتوانست به از مرحله گروهی صعود کند.
این اتفاق هم اما استیلی را خسته نکرده و او دوباره باز خواهد گشت. شاید واقعیت این باشد که هم استیلی و هم فوتبال ایران دستکم یک عمل موفقیت آمیز را به یکدیگر بدهکار باشند.